سرپرست میراث فرهنگی شهرستان آمل گفت: موزه تخصصی نسخ خطی و تخصصی شمال کشور در شهرستان آمل راه اندازی میشود.
مهدی ایزدی اظهار داشت: به علت نبود یک موزه در این شهرستان بسیاری از آثار و اشیایی با ارزش تاریخی آمل در شهرهای دیگر کشور نگهداری میشود.
وی اظهار داشت: تا کنون 143 اثر تاریخی و باستانی شهرستان آمل در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
سرپرست میراث فرهنگی آمل با بیان اینکه هم اکنون بیش از 200 مکان و آثار تاریخی آمل برای ثبت به سازمان میراث فرهنگی کشور پیشنهاد شده است تصریح کرد: از این تعداد 100 اثر در مراحل ثبت شدن در فهرست آثار ملی کشور قرار دارد.
ایزدی افزود: تا پایان امسال کار مرمت و بازسازی مسجدآقا عباس و خانه تاریخی منوچهری به پایان میرسد.
منبع: farsnews
استکهلم یان – روز شنبه 18 نوامبر (برابر با 27 ابان ) برای باری دیگر هزاران سوئدی که مشغول تماشای برنامه خبری یکی از پر بیننده ترین شبکه های تلویزیونی این کشور بودند شاهد پخش گزارش غم انگیزی از ایران شده اند.
یوهان فردریکسون خبرنگار شبکه 4 تلویزیون سوئد به همراه تیم فیلمبرداری این تلویزیون به شهرستان آمل در استان مازندران مسافرت کردند و ضمن ملاقاتی غم انگیز با پدر و مادر شادروان اکبر محمدی بر مزار او نیز حاضر شده و از آن فیلمبرداری نمودند.
خبرگزاری انتخاب : یک منبع مطلع در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری «انتخاب» ادعا کرد: متهم اصلی پرونده شکایت بازیگر سریال «نرگس» به ایران انتقال داده شد.
بنابراین گزارش، این در حالی است که هیچ یک از مقامهای قضایی و انتظامی این خبر را تأیید نکردند.
به گزارش خبرنگار ما، این جوان که ظاهراً دستیار یکی از کارگردانان است، متهم است که یک فیلم غیر اخلاقی که یک زن با چهره بسیار شبیه به بازیگر نقش فرعی سریال «نرگس»، در آن ایفای نقش می کند، ساخته و آن را با تیراژ بسیار وسیع در بین مردم و اینترنت توزیع کرده است.
گفتنی است، متهم پس از توزیع فیلم به کشور ارمنستان متواری شده بود که به درخواست «مرتضوی» دادستان تهران و پلیس اینترپل ایران، کشور مذکور متهم را در «ایروان» شناسایی و پس از دستگیری روز سه شنبه وی را به پلیس ایران تحویل داد.
**********
??? اخبار مرتبط
? زهرا امیرابراهیمی: از رسانه های پخش کننده ی اخبار جعلی شکایت می کنم/ با یک تئاتر باز می گردمhttp://www.tik.ir/display/?ID=31395
? زهرا امیرابراهیمی: زهرا هزاران تکه شده است/ چرا باید چنین شهروندان بدون تعصبی داشته باشم؟/ بد نیست ما مدعیان آزادی و انسانیت، خود را لحظه ای جای دیگری بگذاریم http://www.tik.ir/display/?ID=31101
? این جنایت است، شک نکنید ( در حاشیه شایعات گسترده در مورد بازیگر سریال «نرگس» )http://www.tik.ir/display/?ID=30994
علی اصغر سیدآبادی در دو یادداشت ( اینجا و اینجا) در وبلاگ هنوز نگاهی به موضوع سنگسار و پیچیدگی آن در فرهنگ جامعه ایران داشته است. این یادداشت من نه نقدی به آن دو نوشته، که در واقع پاسخ مثبتی است به این گفتهی سیدآبادی که: "فکر می کنم مرور تاریخی سنگسار می تواند به راحتی از آن تقدس زدایی کند" و قصد من در اینجا تنها مروری کوتاه بر پدیده تاریخی سنگسار است. در ضمن با معصومه ناصری موافقم که متاسفانه احکام سنگسار هنوز در کشور ما اجرا میشوند و فقط بخاطر جلوگیری از سر وصدای بینالمللی آن در رسانهها اعلام نمیشود. سر وصدای بینالمللی که بدون شک فعالان حقوق بشر و حقوق زنان در آن سهم بزرگی دارند.
همه آدمها با هم برابرنداما پولدارها محترمترند.
همه آدمها با هم برابرند اما دخترها پر طرفدارترند.
همه آدمها با هم برابرند اما بچهها واجبترند.
همه آدمها با هم برابرند اما خانمها مقدمترند.
همه آدمها با هم برابرند اما سیاهها بدبختترند، سفیدها برترند و.....
البته تبعیضی در بین نیست.
در کل همه آدمها با هم مساوی هستند و بعضیها مساویترند
دخترها:
بعضی از اونا واقاً می خونند وقتی میرن سر کتاب تا یکی دو ساعت دیگه کلشونو از کتاب بر نمی دارند . عادت دارند زیر مطالب کتاب خط بکشند که بعدا بخونند
بعضی هاشون هم که مثلا درس می خونند کتاب جلوشونه چشمشون هم روی کتابه ولی حواسشون یه جای دیگست ...
یه عده ای هم هستند که به بهونه اینکه مشکل دارن زنگ میزنند خونه دوستشونو دوستشون هم از خدا خواسته حدود یک ساعت و اندی به طوری که اشک و دود تلفن در میاد برای هم قصه بی بی چساره تعریف می کنند.
و اما گل پسر ها ( ای جووووووووووووووونم ) :
یا درس نمی خونند یا وقتی می خواند بخونند باید حسش بیاد. وقتی حسش میاد که شب امتحانه ...
یه کم که درس خوندند یه موردی پیش میاد و بهش خیره می شوند
و به یه چیزی فکر می کنند بعد انگار که درس خوندند بلند میشند میرن استراحت می کنند بعد از یک ساعت استراحت دوباره میرند میشینند فکر می کنند . وقتی فکرشون تموم شد کتاب را ورق میزنند یه کم براندازش میکنند وزنش می کنند استخاره می کنند برای خودشون تقسیمش می کنند میگند تا ساعت فلان اینقدر می خونم تا ساعت فلان اینقدر بعد میرن استراحت کنند . حین استراحت حسشون تموم میشه
حال ندارند برند بخونند ولی چون می دونند فردا امتحان دارند پا میشند میرند سر کتابشون.
همینجور که می خونند هیچی حالیشون نیست چون جای دیگه فکر می کنند(لازم به ذکر است که هیچ وقت در هیچ موقعیتی فکر نمی کنند فقط موقع درس خوندن فکرشون میاد) بعد از نیم ساعت دوباره میرن استراحت، بعد سه ربع استراحت می بینند خیلی دیر شده .دوباره میرنند درس بخونند این بار می خونند یه چیزایی هم یاد میگیرند ولی چیزایی که یاد نمی گیرند را میذارند که فردا از دوستاش بپرسند یه کم به معلمشون فحش میدند می گند اینارو درس نداده . خلاصه آخرش نمیرسند کتاب را تموم کنند فردا میرند میبینند که دوستاشون یه چیزایی می گند که تا حالا به گوششون نخورده بعد اعصابشون خرد میشه اونایی هم که خونده بودند یادشون میره به همین سادگی
ماهنامه «کیهان کاریکاتور» در آخرین شماره خود اقدام به چاپ کاریکاتوری نموده که در آن به طور مستقیم یکی از لباسهای ویژه مردم لر به استهزاء کشیده شده است.
کاریکاتور ماهنامه "کیهان کاریکاتور" / !!!
( کیهان همان روزنامه ایست که وقتی دانمارکی ها حماقت کرده بودن داشت جو رو متشنج می کرد تا ایران باز هم به چشم دنیا وحشی بیاد و وقتی سفارت دانمارک مورد تعرض قرار می گرفت از متعرضان حمایت می کرد)
"سازمان بینالمللی شفافیت" 11 سال است که هر ساله کشورهای جهان را در رابطه با میزان فساد مالی و روابط ناسالم اقتصادی، درجهبندی میکند. منابعی که سازمان بینالمللی شفافیت برای این درجهبندی از آنها استفاده میکند، دانشگاهها و موسسههای تحقیقاتی مستقل هستند. این اطلاعات که پایهی درجهبندی قرار میگیرند، بر اساس نظرخواهی از متخصصان و اهالی آن کشور است. طبیعتا هر چه دسترسی به اطلاعات در یک کشور شفافتر و آسانتر باشد، نتیجهی کار هم دقیقتر است. با این همه، حتی در کشورهایی مثل کشور ما که گردش آزاد اطلاعات بخصوص در مورد مسائل مالی و اقتصادی مورد علاقهی مسئولین نیست، این درجهبندی میتواند تصویری از وضعیت فساد مالی به ما بدهد. بخصوص که هر ساله هم از منابع بیشتر و جدیدتری برای کشورهای مختلف استفاده میکنند.
این سازمان، فساد مالی را با عنوان "استفاده از امکانات دولتی و عمومی برای سودجویی شخصی" تعریف میکند. ضریب فساد و رشوهخواری یا Corruption Perceptions Index ، درجهی فساد مالی و رشوهخواری را برای هر کشور نشان میدهد. این ضریب که از 1 تا 10 است، هر چه بالاتر باشد میزان فساد و رشوهخواری در سیستم اقتصادی آن کشور کمتر است. مثلا کشور فنلاند از سال 2001 تا 2006 هر ساله ضریب بالاتر از 9 را داشته است. 90 درصد کشورهای در حال رشد که ایران ما را هم شامل میشود، ضریبشان کمتر از 5 است.
سری به سایت این سازمان بینالمللی زدیم تا ردهبندی ایران را در این مقایسه ببینیم. با این اقتصاد رانتخواری و قدرت مالی آقایان و آقازادههایشان که از واردات شکر تا زمینهای زراعتی خراسان و قراردادهای نفتی و خرید اسلحه را در دست دارند، نتایج این ردهبندی آنچنان هم تعجب برانگیز نبود. وقتی که روابط و معاملههای مهم اقتصادی بر اساس روابط آقایان انجام میشوند و رسما بنیادهایی وجود دارند که حساب و کتاب مالیاتیشان به مجلس و دولت مربوط نمیشود، چه چیزی جز فساد و تباهی و رشوهخواری میتوان انتظار داشت؟
نکتهی دیگر هم اینکه از سال 2003 که اطلاعات مربوط به ایران آمده، وضع فساد اقتصادی بدتر شده است. من ردهبندی مربوط به ایران را مینویسم. و فایلها و منابع کامل در این آدرس قرار دارد که دوستان علاقمند خودشان حتما مراجعه میکنند:
http://www.icgg.org/corruption.cpi_2006.html
اطلاعات مربوط به ایران:
2003 - ضریب = 3 ؛ ردهبندی 78 ؛ تعداد کل کشورها 133
2004 - ضریب = 2.9 ؛ ردهبندی 87 ؛ تعداد کل کشورها 145
2005 - ضریب = 2.9 ؛ ردهبندی 88 ؛ تعداد کل کشورها 162
2006 - ضریب = 2.7 ؛ ردهبندی 105 ؛ تعداد کل کشورها 163
شعارهای عدالتجویانه آقایان اگر واقعیت دارد، بالاخره باید در جایی خودش را نشان بدهد. در کشوری که یکی از بالاترین میزان فساد مالی را دارد چگونه میتوان حرف از عدالت زد؟!!
همین ردهبندی، یک نمونهی کوچک آن. زندگی هر روزهی مردم نیز نمونهی عینی آن.
پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، با تعجب دید که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چیز جمع و جور شده. یک پاکت هم به روی بالش گذاشته شده و روش نوشته بود «پدر». با بدترین پیش داوری های ذهنی پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند :
پدر عزیزم،
با اندوه و افسوس فراوان برایت می نویسم. من مجبور بودم با دوست دختر جدیدم فرار کنم، چون می خواستم جلوی یک رویارویی با مادر و تو رو بگیرم. من احساسات واقعی رو با Stacy پیدا کردم، او واقعاً معرکه است، اما می دونستم که تو اون رو نخواهی پذیرفت، به خاطر تیزبینی هاش، خالکوبی هاش ، لباسهای تنگ موتور سواریش و به خاطر اینکه سنش از من خیلی بیشتره. اما فقط احساسات نیست، پدر. اون حامله است. Stacy به من گفت ما می تونیم شاد و خوشبخت بشیم. اون یک تریلی توی جنگل داره و کُلی هیزم برای تمام زمستون. ما یک رؤیای مشترک داریم برای داشتن تعداد زیادی بچه. Stacy چشمان من رو به روی حقیقت باز کرد که ماریجوانا واقعاً به کسی صدمه نمی زنه. ما اون رو برای خودمون می کاریم، و برای تجارت با کمک آدمای دیگه ای که توی مزرعه هستن، برای تمام کوکائینها و اکستازیهایی که می خوایم. در ضمن، دعا می کنیم که علم بتونه درمانی برای ایدز پیدا کنه، و Stacy بهتر بشه. اون لیاقتش رو داره. نگران نباش پدر، من 15 سالمه، و می دونم چطور از خودم مراقبت کنم. یک روز، مطمئنم که برای دیدارتون بر می گردیم، اونوقت تو می تونی نوه های زیادت رو ببینی.
با عشق،
پسرت،
John
پاورقی : پدر، هیچ کدوم از جریانات بالا واقعی نیست، من بالا هستم تو خونه Tommy. فقط می خواستم بهت یادآوری کنم که در دنیا چیزهای بدتری هم هست نسبت به کارنامه مدرسه که روی میزمه. دوسِت دارم! هروقت برای اومدن به خونه امن بود، بهم زنگ بزن.
اخیرا به کمک سرویس نقشه گوگل Google Map تصویری ثبت شده است که گفته می شود شبیه به تصویر حضرت مسیح است. ظاهرا این تصویر بر روی کوهی قرار دارد. پیش از این فرد دیگری از دیدن تصویر وی بر روی یک نان تست خبر داده بود.
تصویر مسیح در نقشه گوگل: کلیک نمایید
لیست کل یادداشت های این وبلاگ