علی اصغر سیدآبادی در دو یادداشت ( اینجا و اینجا) در وبلاگ هنوز نگاهی به موضوع سنگسار و پیچیدگی آن در فرهنگ جامعه ایران داشته است. این یادداشت من نه نقدی به آن دو نوشته، که در واقع پاسخ مثبتی است به این گفتهی سیدآبادی که: "فکر می کنم مرور تاریخی سنگسار می تواند به راحتی از آن تقدس زدایی کند" و قصد من در اینجا تنها مروری کوتاه بر پدیده تاریخی سنگسار است. در ضمن با معصومه ناصری موافقم که متاسفانه احکام سنگسار هنوز در کشور ما اجرا میشوند و فقط بخاطر جلوگیری از سر وصدای بینالمللی آن در رسانهها اعلام نمیشود. سر وصدای بینالمللی که بدون شک فعالان حقوق بشر و حقوق زنان در آن سهم بزرگی دارند.
من تا حالا بارها نوشتهام که به نظر من دین و اعتقادات دینی مانند هر پدیدهی تاریخی دیگر نه در یک برهوت تاریخی و فکری که بر یک بستر مشخص اجتماعی و فرهنگی شکل میگیرد و رشد میکند. به این معنی که هر دین و اعتقادی مرحلهای از رشد تاریخی است. از پیشینههای اجتماعی و فرهنگی تاثیر میگیرد و روی روند آینده تاثیر میگذارد. برای طولانی نشدن این یادداشت به همین موضوع اشاره میکنم که احکام و دستورها و حتی اسطورهها و داستانهای دینی ریشه در گذشتهی تاریخی تمدن منطقهای دارند که در آن شکل گرفتهاند. کمااینکه اسطورههای دینی بومیان آمریکای جنوبی مانند آزتکها هیچ نزدیکی با اسطورههای منطقهی تمدنی ما ندارند. امروزه دیگر آشکار است که قصهها و داستانهای دینی کتاب تورات که به کتابهای دیگر هم انتقال پیدا کردهاند، ریشه در اسطورههای بینالنهرینی دارند و سرمنشاء این قصهها و اسطورهها را تا اعماق تاریخ نوشتهشده یعنی تا حدود 3 هزار سال پیش از تدوین تورات جستجو کردهاند. من پیش از این، به موضوع داستان نوح و ریشهی سومری آن اشارهای داشتهام که حتما دوستان آن را خواندهاید. نمونهها از این هم بیشتر هستند و میتوانند شامل خلق انسان از گِل و دمیدن روح در او و همینطور خلق آدم و آفریدن حوا از دندهی چپ او هم بشود. این برداشتهای دینی هم پیش از تدوین تورات تاریخی حداقل 4 هزارساله در بینالنهرین داشتهاند.
اما موضوع این یادداشت، سنگسار است و من تاریخی بودن و سابقه آن را به ترتیب تاریخی از زمان سلسلهی سوم سومریان شروع میکنم و نمونهی بعدی را در قوانین تورات یهود پی میگیرم و از آنجا کمی جلوتر یعنی به زمان هخامنشیان میآییم و اشارهای هم به موضوع سنگسار در دورهی ساسانیان میکنم. لازم به گفتن نیست که تاریخی بودن سنگسار به معنی "طبیعی" بودن آن نیست. اتفاقا به این معنی است که این پدیده در دورهای از تاریخ شکل گرفته و بنابراین به همان شکل در دورهی دیگری هم میتواند از میان برود.
تا جایی که من میدانم قدیمیترین قوانینی که بوسیله بشر ساخته شدهاند بر روی الواح سومری مربوط به دورهی سلسلهی سوم سومر درطول دوران 10 سالهی پادشاهی اوروکاگینا (Urukagina) در شهر لاگاش در بینالنهرین، کشف شدهاند. قدمت این الواح به 2400 پیش از میلاد یعنی حدود 4400 سال پیش میرسد. کرامر یکی از بزرگترین سومرشناسان متن این قوانین را آورده که من ترجمهی قسمتی را که مربوط به سنگسار است در اینجا میآورم:
"کسی را که دزدی کرده و زنی را که با دو مرد زناشویی کرده باید سنگسار کرد. آنها را باید با سنگهایی که نیت شیطانی آنها بر روی آن حک شده سنگسار کرد. زنی را که به مردی چیزی را که نباید میگفته [آن کلمات روی لوح ناخوانا هستند]، گفته است باید دهانش را با آجر پخته کوبید تا دندانهایش خرد شوند. آجری که گناه و جرم آن زن بر روی آن حک شده است".
بدون شک این قانون نوشته شده روی لوح سنگی هم حتما بیان و تنظیم شده آنچه بوده که پیش از آن در میان مردم انجام میشده است.
دربارهی مجازات زن به جرم زنا و خیانت در قوانین حمورابی در بابل، به غرق کردن زن اشاره شده و موضوع سنگسار نیامده است. این قوانین 300 سال پس از قوانین قبلی تدوین شدهاند.
اما ما ماجرای سنگسار را در متن تورات پی میگیریم که در زمان ظهور اسلام هم در منطقه به خوبی شناخته شده بودند.
در سفر تثنیه: 22 آیههای 21 و 23 و 24 بر این موضوع تاکید شده است. در مورد اول، اگر مردی بتواند ثابت کند دختری که با او ازدواج کرده باکره نبوده است آنوقت طبق دستور کتاب تورات: "ریشسفیدان، دختر را به در خانهی پدرش ببرند و مردان شهر او را سنگسار کنند تا بمیرد، چون او در اسرائیل عمل قبیحی انجام داده است و در زمانی که در خانهی پدرش زندگی میکرد، زنا کرده است".
آیهی 22 : "اگر مردی در حال ارتکاب زنا با زن شوهرداری دیده شود، هم آن مرد و هم آن زن باید کشته شوند".
آیهی 23: مورد دوم: "اگر دختری که نامزد شده است در داخل دیوارهای شهر توسط مردی اغوا گردد، باید هم دختر و هم مرد را از دروازهی شهر بیرون برده، سنگسار کنند تا بمیرند".
و سرانجام به دوران نزدیکتر یعنی دوران اردشیر هخامنشی میرسیم که مجازات جرایمی مانند خیانت به وطن و هتک ناموس و نزدیک شدن و ایجاد رابطه با کنیزان شاه با مجازاتهای سخت و از جمله سنگسار جواب داده میشد.
در دورهی ساسانیان مجازات سنگسار وجود داشته ولی تا آنجا که من نمونهای را دیدهام دربارهی مسیحیان اجرا میشده است، چون در دورهی ساسانیان مدارای دینی جای بزرگی در حکومت پادشاهان آن نداشته است.
تمامی این نمونهها که فقط تعداد کمی برای این یادداشت کوتاه هستند نشان میدهند که مجازات سنگسار در دورهی خاصی از تاریخ بشر یعنی با آغاز و رشد محدودیت زن در چارچوبهای مشخص و تحت مالکیت مرد در آمدن، پدیدار شد. جالب است که در خیلی موارد مجازات دزدی و زنا تا حدودی به یکسان کیفر داده میشد چرا که زنا و خیانت هم نوعی دزدی نسبت به مالکیت مطلق مرد تلقی میشد.
مجازات سنگسار مانند همهی قوانین و اسطورهها و قصهها ریشههای تاریخی شناخته شده داشته است و تقدس قائل شدن برای آن با این واقعیتهای تاریخی همخوانی ندارد. قصد من از نوشتن این یادداشت، نشان دادن همین نکته بود.
-------------------------------
منابع این یادداشت:
وبلاگ پویا
The Sumerians - Samuel Kramer
Code of Hammurabi
تاریخ اجتماع ایران - مرتضی راوندی
ایران در زمان ساسانیان – کریستنسن
عهد عتیق- تورات فارسی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ