سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ناتوانترین مردم کسى است که نیروى به دست آوردن دوستان ندارد ، و ناتوانتر از او کسى بود که دوستى به دست آرد و او را ضایع گذارد . [نهج البلاغه]
 
شنبه 85 آبان 20 , ساعت 10:0 عصر

سلام

امشب دوباره قاط زدم. داشتم به این فکر می کردم که واقعا این سربازی واسه چیه؟ واسه اینه که مرد بشیم و واسه زندگی آینده آماده بشیم؟ یا واسه اینه که تموم اعتماد به نفس ما رو بگیره و شخصیتمون زیر بار حماقت یه عده بی سواد که فقط به واسطه چند تا ستاره که روی دوششون بیشتر از ما دارن خورد خاک شیر بشه؟!!

سربازی واسه اینه که من مهارتهای نظامی رو یاد بگیرم ؟یا اینکه شکمم بشه قد شکم بامشاد؟!

واقعا من دو سال زندگیم رو برای چی باید هدر بدم؟

اون هم نه دو سال بلکه در حقیقت چند سال چون این دو سال که بهترین سالهای عمر یک جوونه به اندازه چند سال می ارزه ! بعضی وقتها به خودم می گم این دین تو به وطنته و خودم رو قانع می کنم اما اینم شد جواب؟ چه دینی ؟ 

من قبل از سربازی از بوی سیگار هم فرار می کردم اما همین امروز ...

قبل از خدمت هیچوقت زیراب کسی رو نزدم اما اینجا اگه زیراب نزنی عمرت نمی گذره .

توی خدمت یاد می گیری دو دره باز باشی   شیاد باشی   حس همکاری در تو می میره و اعتماد به نفست از بین می ره اینجا یاد می گیری شیشه و هشیش چیه یاد می گیری چطوری بوی سیگار رو از روی لباس و بدنت پاک کنی ! اینجا همه چیزهای خوب از تو گرفته می شه و کلی خصایص بد جاش رو می گیره ... بابام کجاست که ببینه سربازی چی از پسرش ساخته ؟!

چند بار تا حالا با خودم عهد کردم طرف این لعنتی نرم اما مگه می شه؟ تا میام خودمو جمع کنم یه بلایی از اون بالا سرم میاد و اگه یه پک نزنم دیوونه میشم .
هیچ وقت حرف سردار صدیقی فرمانده پادگان آموزشیم یادم نمی ره که روز اول (افتتاحیه دوره 146) به بچه ها گفت : دوستان عزیز ! شاید خیلی از شماها رو با این دید و منظور به سربازی فرستادن که اینجا آدم شین !!! ( بچه ها هو کردن و به اصطلاح بهشون برخورد ) و بعدش ادامه داد: " اما... اما من می خوام بهتون بگم شماها باید توی دانشگاه آدم نشده باشین و اگه دانشگاه و محیط فرهنگی اون نتونسته باشه از شماها آدم بسازه من و همکارانم هم به طبع نمی تونیم ." این حرف خیلی به مزاج ما خوش اومد چون می دیدیم یکی هست که ما رو می فهمه   آخه بابا جون! یه جوون 24- 23 ساله رو چطوری می شه عوضش کرد ؟! اون شخصیتش دیگه شکل گرفته .

بگذزیم حالم بدجوری گرفته حدود 20 روز پیش من وارد سالگرد اعزام به خدمتم شدم و حالا 4 ماه و 10 روز به پایان خدمتم بیشتر نمونده و من احساس پوچی می کنم و بی هدفی .قبل از خدمت هزار تا فکر توی سرم بود اما الان ... قبل از خدمت قوی بودم و پر انرِِِژی ولی الان ...

از روز اول خدمت با خودم عهد کردم که هر کاری بکنم تا پسرم به سربازی نره ... (اگه خندیدی بهت می گم کوووفت نخند! ایشالله خودت که اومدی خدمت خودت می فهمی)

برای همتون زندگی توام با خوشبختی   عشق و سعادت آرزو می کنم .



لیست کل یادداشت های این وبلاگ